زمان ساخت این نمایش مسعود کیمیایی چه اتفاقی افتاد؟
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۲۱۵۸۹
آفتابنیوز :
«داش آکل» از جمله داستانهای صادق هدایت است که در میان آثار این نویسنده تاکنون بیشترین اقتباس نمایشی و سینمایی بر اساس آن ساخته شده است.
این روزها هم نمایشی با نام «داش اکل به روایت نوچه کاکا رستم» در تماشاخانه سنگلج روی صحنه است، ولی نکته حایز اهمیت اینکه این روایت کاملا با روایت هدایت تفاوت دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حامد شیخی، نویسنده و کارگردان این اثر نمایشی در گفتگو با ایسنا درباره نگاه خود به این داستان توضیح داد: قصه نمایش ما با قصه صادق هدایت متفاوت است و کار ما اقتباس از داستان هدایت نیست بلکه سعی کردهایم جاهایی را از آن وام بگیریم.
او یادآوری کرد: اصل داستان نمایش ما بر اساس اتفاقی است که زمان ساخت فیلم «داش آکل» برای آقای مسعود کیمیایی افتاد. به این معنا که زمان ساخت آن فیلم، پیرمردی برنج فروش پیش آقای کیمیایی میآید و میگوید نوچه کاکا رستم است و معتقد است که قصه صادق هدایت، نوعی داستان پردازی است و داستان داش آکل و مرجان، حقیقت دیگری داشته است.
شیخی اضافه کرد: بر اساس آنچه از آقای کیمیایی شنیدم، روایت این شخص کاملا متفاوت است و من هم در آغاز نمایشم، صادق هدایت و پیرمرد برنج فروش را نشان میدهم که دعوایی با یکدیگر دارند و نمایش ما به نوعی ماجراجویانه است. اما به هر حال ما راست و دروغ آن را بر عهده نوچه کاکا رستم گذاشتهایم.
او که سال گذشته همین نمایش را روی صحنه برده بود، درباره اجرای دوباره آن توضیح داد: در یکی از سالنهای خصوصی اجرا داشتیم که اجرایمان مهجور ماند و آخرین شب اجرا، به دلیل اختلافی که میان دو شریک سالن وجود داشت و با اینکه تماشاگران در سالن حاضر شده بودند، در میانه اجرا برق سالن را قطع کردند و درها را هم بستند که این موضوع سبب شد اداره کل هنرهای نمایشی، مجوز آن را سالن را باطل کند که حالا با نام و مجوز دیگری، فعالیت میکند.
شیخی که حالا این نمایش را در تماشاخانه سنگلج که ویژه نمایشهای ایرانی تعریف شده، روی صحنه میبرد، درباره تفاوت این اجرا با اجراهای سال گذشته گفت: شیوه اجراییمان کاملا متفاوت شده و تلاش کردهایم از تمام شیوههای نمایش ایرانی استفاده کنیم.
او در پایان با اشاره به اینکه بعضی از تماشاگران نسبت به روایت این نمایش دافعه دارند، افزود: این روایت بر اساس شنیدههای ماست و میدانیم برخی از تماشاگران به دلیل علاقهای که نسبت به شخصیت داش آکل و صادق هدایت دارند، ممکن است از این روایت خوششان نیاید، ولی در هر حال این هم روایت دیگری است از یک شخص که در آن ماجرا حضور داشته است.
نمایش «داش آکل به روایت نوچه کاکا رستم» از شامگاه ۲۹ شهریور اجرای خود را در تماشاخانه سنگلج آغاز کرده و تا ۲۱ مهر ماه در این سالن روی صحنه است.
این نمایش تا تاریخ یاد شده راس ساعت ۱۸ و به مدت ۶۰ دقیقه روی صحنه میرود.
منبع: خبرگزاری ایسنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: مسعود کیمیایی نمایش صادق هدایت روی صحنه داش آکل بر اساس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۲۱۵۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خود را بدهکار خاک و مردم کشورم میدانم/ موسیقی بخشی از دکوپاژ در فیلمهای کیمیایی است
ستار اورکی آهنگساز مطرح سینمای ایران به موزه سینما گفت: من در پانزدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۸ در شهر اهواز متولد شدم و اصالتا بختیاری هستم. فعالیت در حوزه موسیقی را از تیرماه سال ۱۳۵۷ آغاز کردم و در خانواده ما هیچکس اهل موسیقی نبود اما در دوران کودکی، سازی به نام «ملودیکا» به دستم رسید و همین موضوع باعث شد به موسیقی بسیار علاقهمند شوم و آن را دنبال کنم.
وی بابیان اینکه فکر نمیکرده روزی آهنگساز شود و این حرفه به شغل اصلی اش تبدیل شود، افزود: در دوران هشت سال جنگ تحمیلی، پدرم اصرار داشت که در خوزستان بمانیم. او عقیده داشت جوانانی از سراسر کشور برای دفاع به این منطقه آمده بودند و درست نبود که ما خاک خود را رها کنیم. به همین دلیل ما از اولین روز تا آخرین روز جنگ در اهواز حضور داشتیم. زمانی که جنگ آغاز شد من ۱۱ ساله بودم و در پایان جنگ ۱۹ سال داشتم. در آن زمان نمیتوانستم نسبت به جنگ بیتفاوت باشم و به همین دلیل گروهی را تشکیل داده بودیم که دائما در پشت خط نبرد حاضر شده و مجروحان جنگی را یاری میکردیم.
آهنگساز فیلم «خائن کشی» ادامه داد: در آن مقطع مادرم به دلیل سن کم من، مخالف حضورم در میدان جنگ بود، اما من نمیتوانستم نسبت به خاک و مردم کشورم بیتفاوت باشم.
اورکی بیان داشت: در اهواز فیلم «فرار به سوی پیروزی» که اثر زیبایی بود و موسیقی شاهکاری داشت به اکران درآمد. هنوز هم لحظه به لحظه موسیقی آن را در ذهن دارم. من بیش از ۴۰ دفعه برای تماشای این اثر به سینما رفتم تا بتوانم موسیقی آن را گوش کنم. آن زمان امکانات بسیار محدود بود و برای تهیه برگه نت مجبور بودم مسافت اهواز تا تهران را طی کنم.
وی با بیان اینکه همواره ترکیب تصویر و موسیقی برای او بسیار مهم بوده است، افزود: زمانی که فیلمهای مسعود کیمیایی را میدیدم، صدای تلویزیون را میبستم و با توجه به حال و هوای آثار او، خودم برای آن موسیقی میساختم. از همان ابتدا علاقه داشتم تا در زمینه موسیقی فیلم فعالیت کنم. بعدها که به تهران مهاجرت کردم، نوع نگاه و تفکر من نسبت به موسیقی تغییر کرد چراکه مجبور بودم خود را با تصاویری که به دستم میرسید تنظیم کنم و هر آنچه تصویر از من میخواست را ارائه دهم. زمانی که به تهران آمدم دوست داشتم مسعود کیمیایی اولین کارگردانی باشد که با او همکاری کنم. از نظر من او تنها کارگردانی است که همچنان برای موسیقی فیلم اهمیت بسیار زیادی قائل است و موسیقی بخشی از دکوپاژ فیلمهای کیمیایی را تشکیل میدهد. او زمانی که فیلمنامهای را مینویسد، در آن بر نقش موسیقی در سکانسبندیها تاکید میکند. شناخت کیمیایی از موسیقی بسیار استادانه است و در گفتوگوهایی که انجام میدهیم، او را در قامت یک آهنگساز بزرگ میبینم.
اورکی خاطر نشان کرد: یادم میآید من و زنده یاد بابک بیات همراه یکدیگر در شمال کشور بودیم که از دفتر آقای کیمیایی با او تماسی گرفته شد. بیات به من گفت که قرار است موسیقی فیلم «سربازهای جمعه» را به صورت مشترک همراه هم بسازیم. از این اتفاق بسیار خوشحال بودم اما متاسفانه به سرانجام نرسید. تا اینکه سالها بعد جواد طوسی منتقد مطرح سینما با من تماس گرفت و گفت آقای کیمیایی میخواهند شما را ببینند. جواد طوسی مستندی به نام «قهرمان آخر» را درباره کیمیایی ساخته بود که موسیقی آن فیلم را من کار کرده بودم و زمانی که کیمیایی آن قطعات را شنید، برای فیلم خود از من دعوت کرد. این همکاری خوشبختانه تا آخرین اثر ایشان در حال حاضر یعنی «خائن کشی» ادامه پیدا کرده است و در طول این مدت بسیار از او آموختهام. من معتقدم برای یک آهنگساز حرفهای، مسعود کیمیایی بهترین گزینه برای همکاری خواهد بود.
اورکی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: از نگاه من موسیقی تنها چیزی نیست که با ساز نواخته میشود و جنبه آوازی دارد. من معتقدم حتی سکوتها در فیلم، موسیقی به شمار میرود. همچنین فعالیتهای صدابردار در سر صحنه و پس از او صداگذار و همینطور دیالوگهای بازیگران، بخشی از موسیقی یک فیلم را تشکیل میدهد. اگر یک تصویر فاقد موسیقی باشد، قدرت اثرگذاری کمتری خواهد داشت.
وی همچنین ادامه داد: انسان بدون موسیقی زنده نخواهند ماند، چراکه موسیقی در حکم غذای روح انسان است.
اورکی در پایان بیان داشت: برای دفاع از خاک و مردم کشورم حاضرم جان خود را فدا کنم. امیدوارم بتوانم برای جامعه فردی خدمتگزار باشم زیرا هر چه دارم از مردم است.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سینما و تئاتر